برخوردهای نرمشی دولت با طالبان خشن

حکومت افغانستان نباید در برابر حملات تروریستی از خود نرمش نشان بدهد زیرا به لحاظ سیاسی، چنین وضعی می تواند اثرات نامطلوب بر آینده دولت در افغانستان داشته باشد .

طی سه روز گذشته طالبان حملات نام منظمی را بر پاسگاه های نظامی و دولتی در هلمند آغاز کرده اند. اما دولت همچنان بی توجه به این مساله هنوز از روش های نرمشی با طالبان برخورد می کند.

پانزده سال قبل طالبان توانستند بر کرسی قدرت سیاسی در افغانستان تکیه بزنند دقیقا همانند آمریکا که همچنان در کشور افغانستان لنگر انداخته و به هیچ طرفندی حاضر به ترک نمی باشد.

حکومت طالبان به دنبال حمله آمریکا بر افغانستان برای نابود کردن شبکه القاعده به ظاهر از هم فرو پاشید اما هم اکنون به وضوح می بینیم که چگونه از پشت پرده دست به توطیه می زند و این باعث شده تا ترس سقوط دوباره افغانستان به دامن طالبان کم و بیش وجود داشته باشد.

به روشنی دیدیم که طالبان خون آشام چگونه انگشتان مردم مظلوم افغانستان را بدون هیچ بیمی به دلیل انجام وظیفه و شرکت در انتخابات بریدند بنابراین اگر آمریکا ادعا دارد که افغانستان امنیت دارد و طالبان از بین رفته اند پس این طالبان از کدام سوراخ دست به دسیسه می زنند.

از طرفی جناب کرزی نیز پس از رخداد حادثه تازه یادش می افتد که باید ابراز همدردی با مجروحین کند یکی نیست بگوید این همدردی های جناب رییس جمهور چه دردی را دوا می کند.

هرچند که طالبان با توجه به خشونت های خود توانسته اند به لحاظ روانی فضا را در افغانستان تحت تاثیر قرار دهند و عملا خود را به عنوان یک خطر حیاتی معرفی کنند اما واقعیت این است که طالبان یک تهدید حیاتی به لحاظ نظامی به حساب نمی آیند و دولت افغانستان توان مبارزه با آنها را دارد.

در واقع طالبان بعنوان یک گروه تروریستی قادرند وحشت بیافرینند و انفجارهای را در مراکز مهم، پایتخت و ولایات افغانستان سازمان دهند اما به لحاظ سیاسی و امنیتی قدرت کنترل و مدیریت اوضاع در افغانستان را ندارد.

فراموش نشود که ترور بعنوان یک اسلحه روانی تنها کاری است که طالبان انجام می دهند و خارج از آن، برنامه ای برای مدیریت اوضاع سیاسی و امنیتی افغانستان ندارند، بنابراین اینکه طالبان بتوانند به لحاظ نظامی نیروهای بین المللی و نیروهای دولتی افغانستان را شکست بدهند بعید از واقعیت می باشد.

تنها چیزی که می تواند به تدریج زمینه قدرت گیری طالبان را فراهم کند، نبود عزم و اراده سیاسی ملی در حکومت افغانستان برای مبارزه با دشمنان است.

حکومت افغانستان نباید در برابر حملات تروریستی از خود نرمش نشان بدهد زیرا به لحاظ سیاسی، چنین وضعی می تواند اثرات نامطلوب بر آینده دولت در افغانستان داشته باشد.

از این رو دشمن باید بداند که مصالحه با طالبان و القاعده غیر قابل تصور و هم به لحاظ اخلاقی نفرت‌ انگیز خواهد بود، سازش و معامله با سیاه ترین عناصر جامعه که سرنوشت هزاران هزار انسان بلاکشیده را به کام مرگ روانه کرده اند، محال می باشد.

مردم افغانستان هرگز فراموش نکرده اند که طالبان در چند سال تسلط سیاه شان بر این مرز و بوم چه بیدادی را که به راه نینداخته اند آخر چه کسی قادر خواهد بود تا خاطرات تلخ و دردناک نسل کشی ها، مثله نمودن ها، کیبل کاری ها، آدم کشی ها، زن ستیزی ها، فرهنگ ستیزی ها و رونق کشت و زرع مواد مخدر توسط طالبان سیاه کار را فراموش کند؟
در نتیجه هیچگاه نباید فراموش شود که تا زمانیکه افغانستان یک استراتژی مشخص در مورد جنگ، صلح و مسایل داخلی و خارجی نداشته باشد هر روز به طرف ضعف خواهد رفت.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.