برگشت مغز متفکر تقلب...

ضیاالحق امرخیل، ‌رییس پیشین دبیرخانه کمیسیون انتخابات که به دنبال افشای اسناد تقلب، از سوی تیم اصلاحات و همگرایی، از سمتش استعفا و از کشور خارج شد، به کابل بازگشت.

پس از اینکه یوسف نورستانی؛ رییس کمیسیون انتخابات در مصاحبه ای، ضیاالحق امرخیل را متقلب خوانده و گفته بود: اگر امرخیل مشکلی نمی‌داشت از وطن فرار نمی‌کرد، ‌آقای امرخیل روز گذشته به کابل برگشت.

امرخیل، در دور دوم انتخابات از سوی ستاد انتخاباتی آقای عبدالله متهم به تقلب شده بود. این ستاد فایل‌های صوتی امرخیل را منتشر کرد که با شماری از مقام های محلی و مسوولان کمیسیون انتخابات در مورد تقلب صحبت می‌کند.

امرخیل اتهام‌های وارده به خود را رد کرد اما به تازگی رییس کمیسیون انتخابات در گفتگو با تلویزیون طلوع تایید کرد که امرخیل در تقلب سازماندهی شده دست داشته است.

یوسف نورستانی می‌گوید تقلب‌های امرخیل، مشکلات جدی را متوجه کمیسیون انتخابات کرده است. امرخیل پس از کنار رفتن از سمتش افغانستان را ترک کرد و رییس کمیسیون انتخابات نیز گفت که او به انگلستان پناهنده شده است.

انتقادهایی نیز وجود دارد که امرخیل موترها و وسایل کاری خود را به کمیسیون انتخابات تحویل نداده است. بازگشت آقای امرخیل، تلاش مذبوحانه دیگری از سوی او، در راستای طبیعی جلوه دادن تقلب و دستبرد در آرای مردم است. او پس از آن به کشور برمی گردد که یوسف نورستانی؛ رییس کمیسیون انتخابات که روزی او را فردی وطن دوست و صادق می خواند، فرار او را دلیلی بر دست داشتن در تقلب عنوان کرد و بر این امر، مهر تایید نهاد.

البته سخنان آقای نورستانی، وجه دیگری از تلاش برای توجیه و تطهیر تقلب را در نظر داشت و آن اینکه تنها امرخیل بوده است که عامل تقلب و مسوول مهندسی آرای مردم و انتخابات محسوب می شده و اکنون که او فرار کرده است ایراد اتهام تقلب و مهندسی انتخابات بر دیگر مقام های کمیسیون های انتخاباتی، بی بنیاد و فاقد مبنا و اعتبار است، با این حال، او وقتی با سراسیمگی چنین موضعی اتخاذ می کرد سخنان پیشین خود در برنامه استعفای امرخیل را از یاد برده بود. او همچنین فراموش کرده بود که حتی کرزی نیز از امرخیل به نیکی یاد کرده و اشرف غنی هم موضع مشابهی گرفته بود و این نشانگر آن است که اگر امرخیل در تقلب دست داشته، این تقلب نمی توانسته بدون اطلاع، حمایت و هماهنگی کسانی مانند نورستانی و کرزی و اشرف غنی انجام شده باشد.

با این حساب، امرخیل تنها عامل و مجری طرح بزرگ ترور آرای مردم، توطیه در برابر مشارکت همگانی آنها و کودتا علیه دموکراسی بوده است و در پشت این جریان، عناصر مهم دیگری قرار داشته اند که هنوز هم در راس امور اند و مجدانه در تلاش اند تا نتایج برآمده از تقلب را بر مردم تحمیل کنند.

امرخیل البته وقتی این مسوولیت را به عهده گرفت این محاسبه را نکرده بود که روزی ممکن است برای این کار و رسوایی های ناشی از آن، هزینه تاریخی و بزرگ بپردازد؛ هزینه ای که ممکن است بیشترین فشار و آسیب ناشی از آن، تنها بر او وارد شود تا بر کارگزاران اصلی پروژه بزرگ و فراگیر و پیچیده تقلب.

به همین دلیل، او سراسیمه از لندن به کابل آمد تا به تنهایی از خود دفاع کند و اعلام کند که او قربانی یک توطیه داخلی شده است. البته این مهم است که تعبیر داخلی تا چه میزان منعطف و محدودیت پذیر است. صرف نظر از اینکه منظور او از این تعبیر چه بوده است، نکته مهم این است که داخلی در این میان، تنها بر اعضای باند تقلبکاری صادق است که از ارگ، تا کمیسیون انتخابات و ستاد اشرف غنی، دامن گسترده است و او در این میان، قربانی توطیه بازیگران این حلقه شده و برخلاف محاسبات اولیه اش، بیشترین آسیب را متحمل شده است.

امرخیل برگشت تا بگوید برخلاف ادعای نورستانی، فرار نکرده است. او به کابل آمد تا به زعم خود نشان دهد که میان او، سفارت انگلیس و تقلب و مهندسی انتخابات هیچ ربط و نسبتی وجود نداشته است اما به نظر می رسد پس از اینهمه شواهد آشکار موجود، دیگر برای این اقدام، بسیار دیر شده است.

اکنون گزینه فرا روی اصلاحات و همگرایی، در برخورد با امرخیل این است که خواستار ممنوع الخروج شدن او شود تا مغز متفکر تقلب و همه مهره های مرتبط با او، مورد محاکمه و مجازات قرار گیرند.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.